الیاس ملکی هستم سال 1380 در فضای مجازی بدنیا آمدم!
زندگینامه من ( اصلاح شده در تاریخ 12 فروردین 91 )
نام : الیاس
نام خانوادگى : ملکی معاف
تحصیلات :
1.لیسانس مهندسی کامپیوتر نرم افزار ( دانشگاه آزاد قزوین)
2. دانشجو فوق لیسانس مهندسی کامپیوتر نرم افزار ( دانشگاه آزاد زنجان)
عنوان شغل :
مدیر عصر کامپیوتر شاندرمن – فروش ، تعمیر و ارتقاء کامپیوتر ، نوت بوک و سیستمهای دیجیتال
دبیر : تدریس کامپیوتر ( هنرستان فنی و حرفه ای ، کار و دانش و دبیرستان )

فروش ، ارتقاء ، تعمیر تخصصی سیستمهای کامپیوتری و دیجیتال
برنامه نویسی و تحقیقات در مورد ویروسهای کامپیوتری و امنیت سیستمها
راه اندازی شبکه
تعمیر لپ تاپ ، کامپیوتر و لوازم دیجیتال جانبی
راه اندازی سایتها و فروشگاههای اینترنتی
Skills :
Delphi
Programming - Asp.net - Graphic Designing - Ms SQL 2000-/2005- web design
Teaching
Delphi - Programming Basics - HTML - Office 2003/2010- Windows - Virus Removing - Internet - Photoshop - System Reapiring - Digital device Reworking
نشانی محل کار :
گیلان - شاندرمن - جنب مسجد شاندرمن عصر کامپیوتر شاندرمن
نشانی محل سکونت : شاندرمن - بلوار دانش - کوچه توحید
تلفن : 09111842065 / 01824852065
دین و مذهب : اسلام – شیعه
در خانواده ای مذهبی بدنیا آمدم سال 61 و نامم را الیاس گذاشتند چون نام یکی از دکترهای معروف شهر (که هندی بود!) الیاس بود . مادرم خانه دار و پدرم شغل آزاد دارد . 4 برادر هستیم و یک خواهر و من دومین فرزند خانواده هستم . برادر بزرگم فوق لیسانس الهیات و دانشجوی دکترای دانشگاه تهران است . برادر بعدی ام دانشجوی مهندسی کامپیوتر است و در "ای سی اس" به من کمک می کند . برادر کوچکترم نیز دانشجوی مهندسی مکانیک (دانشگاه تبریز)،حافظ و قاری و مربی قرآن هست .
از کودکی بسیار کنجکاو و شلوغ بودم ولی شر نبودم ! توی محل منو دکتر صدا میکردند
راستش یادم نیست چرا شاید بخاطر اینکه خیلی زرنگ و باهوش بودم .
اول دبیرستان که بودم در آزمون تست هوش نفر اول شدم ولی راستش اصلا حوصله درس خوندن
نداشتم . از همان سالهای راهنمایی وسایل الکتریکی همسایه و خونه و دوستان رو تعمیر
میکردم خصوصا ساعت های کامپیوتری رو .
بخاطر اینکه می دیدم قابلیتهای من در کارهای فنی زیاد بود میلی به درس خواندن
نداشتم و تصمیم داشتم درس را رها کنم و خودم بشینم کتابهای بدردبخور در زمینه
تعمیرات و الکترونیک رو بخونم . اون زمان بیش از 20 کتاب در زمینه تعمیرات
الکترونیک داشتم هرچی پول توجیبی داشتم خرج اینجور چیزا میشد. مامانم از دستم
کلافه شده بود چون هرچی فرش و موکت داشتیم با هویه سوخته بود !!!
ولی خب ناچار بودم که برم دانشگاه
، ابتدا کاردانی کامپیوتر قبول شدم و یک ترم خونده بودم که
لیسانس نرم افزار دانشگاه آزاد قزوین قبول شدم و رفتم اونجا .همزمان یک مغازه
کامپیوتری زدم . هفته ای سه روز دانشگاه بودم و سه روز مغازه و یک روز توی راه !
در دانشگاه البته همزمان با نرم افزار سعی کردم دروس سخت افزار رو هم مطالعه کنم و دروس اختیاری خودم رو سخت افزار برداشتم . الآن هم بیشتر در کار تعمیرات الکترونیکی و لوازم دیجیتال هستم و بجای نرم افزار بیشتر کار سخت افزاری انجام میدم . البته نرم افزار رو هم در کنارش.
علاقمندیها : وب گردی ، پیدا کردن راه حلهای سخت و دست نیافتنی ! وبلاگ نویسی ، مقاله نویسی ،ترجمه ، آموزش و راهنمایی و کمک به افراد ، شعر و نثرنویسی کوتاه و مراسم مذهبی و پیگیری روندهای سیاسی ، مطالعه کتاب و مقالات فناوری و همچنین روانشناسی و مربیگری و یادگیری تاکتیکهای فوتسال

این عکس هم مال مسابقات جام رمضان سال 89 است . اسم تیم ما "شهید متوسلیان شاندرمن" بود .دروازه بان و حامی مالی تیم هستم ولی یکی دوماه بخاطر مصدومیت نمیتونم بازی کنم .
ایستاده از راست : ارسطو فرزین - الیاس ملکی - حمید شعبانی - افشین رحمانی - عباس
ملکی - سید مومن منفرد
نشسته از راست : هومن ابراهیم نیا - محمد فرزین - مقداد ابراهیم نیا - فرید حبیبی
سال 89 تیم فوتسال ما تونست در هردو جام ، کاپ اخلاق رو بگیره . ضمن اینکه در هردوجام جزء 8 تیم شد . این تیم الآن (سال 91) دیگه وجود خارجی نداره !
ورزشهای مورد علاقه :
فوتسال ، تنیس روی میز ، شطرنج و شنا
موارد مورد تنفر : بازی های رایانه ای خصوصا بازیهای استراتژیک ! چت ، ولگردی و اتلاف وقت و از همه مهمتر دروغ .
بازیگر مورد علاقه : هیچکس ! ( اگه وقتی باشه اخبار و فوتبال رو ترجیح میدم تا سینما و سریال رو ) البته تازگیها از مهران غفوریان خیلی خوشم اومده
نکات مثبت بارز : بیش فعال ! معروف به آچار فرانسه ، علاقه به درست کردن و خراب کردن همه چیز ، پرهیز از چیزهای راحت الحلقوم و استقبال از سختی و مشکلات ! اعتماد بنفس بالا ، فعال و خلاق،نکته بین ، رُک ، غیر محافظه کار ، سعی میکنم دروغ نگم چون ریشه همه بدیهاست ، کنجکاو و معتقد به "یا راهی خواهم یافت یا راهی خواهم ساخت".
نکات منفی بارز: از خود راضی،علاقه زیاد به نمک و شکر و پنیر و چربی ! (البته الآن که دارم این مطلب رو اصلاح میکنم پنیر و کره رو ترک کردم ! ) .زود پسرخاله شدن ! شوخی با دوستان ، ضایع کردن افرادی که حرفهای بی ربط میزنند یا چاخان می کنند ( اصطلاحا ماله کشی!) ،مشکل پسند ، عجول و اهمیت ندادن به ظواهر و به قول دوستان شلخته! ، صحبت کردن با صدای بلند و از همه مهمتر قانونمند ! ( توی فوتسال به من میگن "دکتر شریفی" چون افراد کلاس باید سروقت بیان و قوانین رو رعایت کنن وگرنه حالشون گرفتس! ) (دکتر شریفی رئیس کمیته انضباطی فوتباله )
رنگ مورد علاقه : آبی و نارنجی

. همیشه
با همه متفاوت بودم . در دوره آموزشی سربازیم هم در پادگان در یک گروهان صد نفره
شاید متفاوت ترین فرد بودم چه مثبت چه منفی . دوران سربازی (که6
ماه پیش تموم شد ) در یک سازمان دولتی به عنوان
سرباز امریه مشغول شدم . ( الآن سربازی رو تموم کردم و خداروشکر کارت پایان خدمت رو
گرفتم ) . میتونستم توی اداره بمونم و شاغل شم ولی اصلا کار اداری رو دوست ندارم
شاید بخاطر اینکه دوست ندارم آقابالاسر داشته باشم !
البته به استثنای معلمی . دوست دارم در آینده معلم یا استاد دانشگاه بشم .
راستی توی آزمون استخدامی آموزش و پرورش قبول
شدم و خدا به من کمک کرد و تونستم در مرحله دوم هم قبول شم . الآن درس
کامپیوتر رو توی هنرستان تدریس میکنم . 24 ذساعت توی هنرستان
بوعلی سینا ماسال تدریس دارم و تدریس دوتا کلاس دوم و سوم کامپیوتر را برعهده دارم .
راستشو بگم تدریس کمی سخته ولی خب به یکباره حدود 40 تا رفیق جدید پیدا کردن هم جالبه ! و از همه بهتر اینکه سعی میکنم علاوه بر آموزش ، پرورش رو هم انجام بدم و به دانش آموزام همراه علم کامپیوتر ، اخلاق و رفتار رو هم تدریس کنم . درهرصورت بنظرم معلمی یکی از بهترین مشاغل دنیاست هرچند حقوقش کم باشه ولی واسه من یک عشقه !!!
سعی کردم با شاگردام رفیق باشم و بهشون مثل یه برادر بزرگتر درس بدم . البته به من میگن کمی سختگیری میکنی و نمره کم میدی و تکلیف زیاد ! نمیدونم شاید راست میکن !
این هم یکی از عکسهای دوره آموزشیمه ، دوره ۱۶۵ ،پادگان شهدای کرمانشاه ( نشسته نفر دوم از چپ ) :

وضع مالی ام بد نیست ولی پول پارو نمی کنم ! با اینهمه خدا را شاکرم و هرگز برای پول درآوردن خودم را به آب و آتش نزدم و بخاطر همین خیلیها به من میگویند "خیلی راحت و بدون دیدگاه تجاری و بازاری تجربیاتت را دراختیار افراد قرار نده! کمی به فکر پول درآوردن باش" ! . اما از این کار لذت میبرم و عقیده دارم : "زکاتُ الِعلم نَشرُهُ" (زکات علم انتشار و آموزش آن به دیگران است ).
به شرکت در مراسم مذهبی و هیاتها و خصوصا هیأت مذهبی شهر خودم علاقمندم و مداحی را نیز چندسالی دنبال کرده ام ولی مدتی است مشغله کاری و موضوعات دیگر من را از این مقوله دور کرده است .در انتخابات همیشه بصورت فعال حضور داشتم و همیشه نهایت تلاش برای پیروزی کاندیدای مورد نظر خودم را انجام دادم . نسبت به جامعه بی تفاوت نیستم و وظیفه خود میدانم در حد توان و وسع خود در پیشرفت و ارتقاء سلامت دینی جامعه تلاش کنم .
شیشه بری و شیشه نویسی ، تعمیر
رادیو ، تلویزیون ، مانیتور ، اتو ، جاروبرقی و ماشین لباسشویی و اینجور وسایل
الکتریکی را بلدم . برق کشی و اینجور چیزها هم برای من راحت است اما ...رانندگی
اتومبیل بلد نیستم و البته امسال بلد شدم !(91) !! و خوشم هم نمی آید ! موتور سواری را ترجیح میدهم . چون راحت از کنار گوشه ها میشه از دست ترافیک خلاصی پیدا کرد !
قبلا دوچرخه داشتم و مسیرهای داخل شهر را با دوچرخه طی می کردم و در پاسخ طعنه
دوستانی که میگویند" تو مثلا مهندسی دیگه چرا خساست خرج میدی ، یه ماشین بگیر دیگه
" می گویم : "نه سرمایه ملی را مصرف میکنم و نه آلودگی صوتی و زیستی ایجاد می کنم !
تازه ورزشی هم واسم حساب میشه ، مضافا چند میلیون پول الکی رو هدر نمیدم ". راستی
الآن (مهر89) دیگه دوچرخه ندارم ، دزدیدنش ! تو فکر خرید یکی دیگم شاید هم موتور گرفتم ( البته امسال یه موتور گرفتم ! دسته دومه ولی خوبه ! ) . میخواستم از نوع برقیش بخرم ولی متاسفانه یهویی قیمت رفت بالا و تا بهمن ماه هم گفتن فروش نداریم!
عجول هستم ، این را از راه رفتنم هم میتوان تشخیص داد و همچنین کار کردنم با کامپیوتر یا صحبت کردن .

ییلاقات شاندرمن - من و پسرداییم (سید مومن)
گاهی اوقات شعر میگم البته
شعرهای طنز . تخلص
"راحت" را برای خودم انتخاب کردم
چون همیشه در فکر راحت کردن کارها هستم .
وبلاگ شعرهای من رو میتونید در اینجا
ببینید .
برنامه کاری من تا چند وقت پیش (سربازی : تا اسفند 88) اینطوربود : شنبه تا پنجشنبه از صبح ساعت 5:30 بیدارم و بعد نماز آماده میشم برای رفتن به سر کار (خدمت سربازی!) چون باید 7:30 سازمان باشم و یک ساعت و خورده ای توی راه هستم . تا ساعت 14:15 در سازمانم و بعد شاندرمن . حدود 16 میرسم خونه و بعد از ناهار میرم "ای سی اس" تا حدود 21:30 شب . شبها تقریبا قبل از 23:30 میخوابم .
ولی الآن که این مطلب رو اصلاح میکنم : روزهای دوشنبه و سه شنبه و چهارشنبه صبحها باید برم هنرستان بوعلی سینا ماسال .واسه همین سعی میکنم قبل از 11 شب میخوابم ! شنبه ها هم اداره هستم .
پارسال توی آزمون کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد قبول شدم و الآن پروژه دارم . ولی خب خیلی دیگه بهم فشار اومده ، این ترم یه درس سه واحدی و پروژه دارم که پنجشنبه دانشگاه هستم . صبح پنجشنبه باید حرکت کنم سمت زنجان. انصافا مسیر شاندرمن تا زنجان خیلی سخت و طاقت فرساست !!( همه مشکلات یه طرف این زنجان رفتن یه طرف !!)
یکشنبه ها و جمعه ها هم بیکارم .
ساعتهای خالی رو میرم "ای سی اس" ! سال گذشته روزهای فرد هم بعد از ظهرها از ساعت 6 ، یک ساعت و نیم فوتسال .عصر جمعه ها اگه کاری نبود میخوابیدم و یا باز 5 تا7 میرم فوتسال !
ولی بعد قبولی ارشد و آموزش و پرورش و ازدواج دیگه فوتبال بی فوتبال !! اصلا وقت نمیشه ! انشاالله اگه درسم تموم شد حتما باید باز برم فوتسال چون خیلی دارم چاق میشم !!!

این هم عکس امسال (1391) فروردین ماه ، توی مشهد مقدسه که نائب الزیاره دوستان بودم .

راستی !! داشت یادم میرفت . پارسال 25 مهرماه )1389( بود که بالاخره تونستم فرد مورد نظرم رو پیدا کنم و متاهل بشم ! جالبه من که چندسال بود میگشتم و نتونسته بودم یکی رو مثل خودم پیدا کنم به لطف خدا در عرض 6 روز دیدم و پسندیدم و حرف زدیم و قرار گذاشتیم و عقد کردیم و تمام !! 19 مهرماه دیدم ، 25 مهرماه عقد رو خوندیم و 22 اسفند هم عروسی اصلی رو گرفتیم . و الآن از زندگیم خیلی راضیم و خدارو همیشه شاکرم که همونی که میخواستم رو نصیبم کرد .
این هم عکس من و برادرزاده ام (محمد) که سوار همون موتور هوندایی که گفتم هستیم
:

یکی از دوستان نزدیکم به من میگوید " ازخود راضی" و واقعا هم راست می گوید چون همیشه سعی میکنم کاری را که شروع میکنم تا آنجا پیش ببرم که تنها به دو نتیجه برسم : اول اینکه بتوانم انجامش دهم و دوم اینکه نتوانم انجام دهم و در عین حال به این نتیجه برسم که فرد دیگری هم اگر جای من بود نمی توانست .از خواهش کردن و تمنا کردن بدم میاد . دوست ندارم کسی بهم ترحم کنه ! و سعی میکنم خوبی و لطف دوستان را با خوبی بالاتر و ارزشمندتری پاسخ بدم :
تا خدا بنده نواز است به خلقم چه نیاز است
می کشم ناز یکی تا به همه ناز کنم....
التماس به خدا عزت است ، که اگر برآورده شود حاجت و اگر برآورده نشود حکمت است !
التماس به خلق خدا خفت است که اگر بر آورده شود منت است و اگر برآورده نشود ذلت است !
نمیدونم تا اینجا کافی بود یا نه ؟!؟؟ خوشحال میشم نظرات شما رو بدونم .
اصلاح شده در تاریخ 12 فروردین 91
وب بلاگ : www.Eliass.blogfa.com یا eliass.ir
وب سایت: www.ACS.ir
.وبلاگی که برای دانش آموزان درس کامپیوتر ایجاد کرده ام : www.em89.blogfa.com
وبلاگ گروهی هنرآموزان کامپیوتر (استخدامی 89) : www.hcs89.blogfa.com
پروفایل و لیست مقالات elias maleki moaf در آفتاب : لینک
کلمات کلیدی : الیاس ملکی الياس ملکي شاندرمن Eliass Maleki Elias maleky maleki Asre
Computer Shanderman ACS پروفایل الیاس ملکی پروفایل آقای الیاس ملکی معاف Eliass Maleki ACS شاندرمن مهندس ملکی شاندرمن
پروردگارا !